معنی کلمه Kloß به فارسی / دیکشنری آلمانی

معنی کلمه Kloß به فارسی

Substantiv, m

  • [1] aus einer Teigmasse (meist aus Kartoffeln) bestehende, kugelige Speise

  • [1] کوفته

  • [1] Klöße können jeder Art Suppe beigefügt werden. ;

  • [1] Knödel
از این پس میتوانید معنی و مثال اصطلاحات آلمانی را با کلیک بر روی هر اصطلاح ببینید

Eigenschaft
Form
Artikel
der
Plural
Klöße
Bilder

ویدیو های کوتاه برای بهتر کردن Wortschatz