معنی کلمه oberste به فارسی / دیکشنری آلمانی

معنی کلمه oberste به فارسی

Deklinierte Form

  • [1] بالاترین

  • Die Mappe ist auf dem obersten Fach.
    پوشه روی بالاترین قفسه است.

ویدیو های کوتاه برای بهتر کردن Wortschatz